م بیم بیم

یاد دبیرستان و راهنمایی به خیر!
یه مبحثی بود به اسم ب میم میم که معنیش می شد بزرگترین مقسوم علیه مشترک
طی سال های اخیر این مبحث دچار تغییراتی شد که امروزه به شکل جدیدی تحت عنوان م بیم بیم در اومده. حالا اگه گفتید یعنی چی ؟!
عمرا حدس بزنید !
م بیم بیم : یعنی من و باغچه و بابام
حتما تبلیغ من و مامان و امرسان رو دیدید؟!
یه دختره برای بار اول داره با کمک مامانش ژله درست می کنه
حالا حکایت منه و بابام که  دیروز از کله سحر تا غروب مشغول بیل زدن باغچه بودیم. از اون جایی که برای مرد شدن لازمه که آدم در شرایط سخت کار کنه تا هم پخته بشه و هم محکم و قوی بشه شرایط به گونه ای در نظر گرفته شده بود که نهایت پختگی رو به بار بیاره و اون چیزی نبود جز 6 عدد گونی پر از کود حیوانی ! در مجاورت باغچه که باید با اون مخلوط می شد!
بله! این کود ها باید با خاک مخلوط میشد !
بله درست شنیدید! این کود ها باید با خاک مخلوط می شد!
بله کاملا درست شنیدید! باید این کود های حیوانی با خاک مخلوط می شد!
بله درسته بابا! باید خاک باغچه با این کودهای حیوانی که مقدارش 6 گونی بود مخلوط می شد!
بله دیگه. من که دارم 10 دفه میگم خوب. این کودهای حیوانی باید مخلوط میشد. با خاک باغچه!
مثل اینکه حالت خوب نیست ها؟! چند بار باید یه حرف رو تکرار کنم ؟!
بابا جون من میگم یه روز جمعه صبح از خواب که بیدار شدم مامان گفت احسان صبحونت رو بخور برو توی حیاط ببین بابات داره چیکار میکنهما هم از همه جا بی خبر رفتیم توی حیاط و با کمال خرسندی متوجه شدیم که 6 تا گونی کود بود از نوع حیوان گوسفند نجیب که باید مخلوط می شد با این باغچه پر از خاک!
خوب دیگه لوس شدم.
مراحل کار:
اول از ریشه در آوردن درخت های فرسوده و پیر که این فرایند 3 هفته پیش انجام شده بود که جاتون خالی اون موقع بابای من، بیلی که دسته اش خراب بود به من داده بود و جفت دستام تاول زده بود برای مدت 2 هفته !
دوم بیرون آوردن کامل خاک باغچه
سوم مخلوط کردن کود ها با خاک که این خودش 2 مرحله داشت: خاک های باغچه که بیرون آورده شده اند رو به حالت تپه مانند در میاریم و بعدش کود های رو می ریزیم روی اون ها و سپس برای عمل میکسینگ باید دوباره همه مخلوط خاک و کود رو بریزی یه گوشه دیگه حیاط !
مرحله بعد در آوردن گل اضافه باغچه

و مرحله پایانی ریختن مخلوط خاک و کود دوباره سر جای اولش بود!

البته ناگفته نماند که در طول انجام این کار برای اثبات اینکه به اندازه کافی قوی و با ظرفیت هستی باید مدام از تکنیک نفس های عمیق استفاده کنی که نشاندهنده جنم و استحکام نفس می باشه 

خلاصه جمعه بسیار خوبی رو در خونه سپری کردم و ماه عسل اون کمر دردی وحشتناک به خاطر بیل زدن به اندازه 3 برابر یه کارگر افغانی بود!

نتیجه گیری اخلاقی این پست این بود که گاهی اوقات باید جمعه ها از خونه فرار کرد تا گرفتار فرایند مرد شدن نشد!

پ.ن: امروز یعنی 27 مهر تولد آقا علی گل بود که جا داره ضمن تبریک تولد ایشون از اینکه دل 2 تا جوون گرسنه یعنی من و مسعود رو با خرید دلستر انار + یک عدد های بای برای هر نفر، شاد کرد تشکر و قدردانی کنیم

خدا خیریت بده علی 

نظرات 2 + ارسال نظر
مهسا یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 02:20 ق.ظ

نوار میذاشتی کرما واست قر بدن که خستگی کار رو فراموش کنی

روژین چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 07:40 ب.ظ http://www.toufani.blogfa.com

وب لاک جالبی داری ممنون که سر زدی بازم بیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد