تعادل استاتیکی

اصولا پنچر شدن ماشین اتفاقیه که واسه هر کسی که ماشین داره حداقل یک بار پیش اومده و با این مشکل مواجه شده، ولی خوب فرقش اینه که کجا و تو چه موقعیتی دچار این مشکل شده باشه و کی متوجه پنچر شدن ماشین شده باشه و چجوری مشکل رو حل کرده

یادمه اون اوایل که ماشین سواری می کردم یه بار به اتفاق خانواده برای 13 به در داشتیم می رفتیم پارک. خلاصه آخرای مسیر بودیم که می دیدم هی ماشینایی که از کنارمون رد میشن بوق می زنن و انگار می خوان یه چیزی بگن ولی خوب خیلی واضح نبود که منظورشون چیه.

منظورشون وقتی واضح شد که از ماشین پیاده شدیم و دیدیم بله ! لاستیک ماشین حسابی پاره پوره شده و من راننده اصلا متوجه نشده بودم و توی اون مسیر خاکی و ناهموار و پر از سنگ پارک جنگلی همینطور ماشین رو روندم و رفتم... خلاصه عوض کردن لاستیک ماشین به عنوان جریمه، خودش یه دوره کاراموزی اجباری برای یاد گرفتن این کار بود...

یه دفعه دیگه یادم میاد همچین داشتم با اعتماد به نفس پشت فرمون رانندگی می کردم و برا خودم توی شهر می چرخیدم و با موبایل حرف می زدم که حس کردم رفته رفته داره سرعتم کم میشه و بله...! بزن کنار...! ماشین پنچره. حالا چرخ رو در آوردم و موقعی که می خواستم زاپاس رو نصب کنم دیدم که ای دل غافل! لاستیک زاپاس هم که اصلا باد نداره!! حالا بماند که زنگ زدم به دوستم و اومد لاستیک رو برد و بادش کرد و یه نیم ساعتی زیر برق آفتاب عرق ریختم و از مناظر اطراف هم اصلا لذت نبردم...

و اما جدیدترین واقعه مربوط به همین امروز عصر میشه که برای ارائه پروژه و رفتن سر کلاس اون درسی که توی پست قبل گفته بودم رفته بودم دانشگاه...

بعد از ارائه پروژه اومدم جزوم رو بذارم توی ماشین که دیدم ای بابا ! لاستیک عقب کم باد شده... فوری نشستم تو ماشین و با خودم گفتم سریع خودم رو برسونم دم در خونه مسعود و اونجا لاستیکش رو عوض کنم... ولی نخیر... ماشین راه نمی رفت... خلاصه ماشین رو زدم تو سایه و مشغول شدم...

حالا مشکل اینجا بود که هی من این جک رو می زدم زیر ماشین و بالا میاوردمش، ولی جکه کج وامیستاد و اصلا تعادل نداشت. هی بازش می کردم و دوباره جا می زدم ولی فایده نداشت. نمی دونم زمین کج بود؟ ماشین کج بود؟ جک کج بود ؟ خلاصه منم که مهندس، منم که مسلط به اصول تعادل استاتیکی و دینامیکی، گفتیم بیایم و از این همه درسی که خوندیم یه استفاده مفیدی بکنیم و یه فکری برای این مشکل بکنیم که خدای نکرده وسط عملیات تعویض لاستیک این جکه یه وری نشه و به سر بریم تو باقالیا...

با توجه به اینکه کج بودن جک باعث ایجاد گشتاور زیادی حول تکیه گاه اون که روی زمین بود می شد و امکان کمانش جک ماشین و با سر تو باقالیا رفتن اینجانب بود باید فرضیاتی برای مسئله اعمال می کردم که بتونم این مشکل رو حل کنم

اول اینکه باید از سرمای هوا صرف نظر می کردم و اون رو نادیده می گرفتم، و الا سردم می شد و دست و دلم به کار نمی رفت

دوم اینکه باید از کثیفی و دوده اندود بودن لاستیک چشم پوشی و اون رو قابل اغماض فرض می کردم تا نگران لباس های تمیزی که پوشیده بودم نباشم

سوم اینکه باید فرض می کردم که این دانشجوهایی که هی میرن و میان هیچ کدوم به تلاشی که دارم برای تعویض چرخ می کنم و عرقی که می ریزم توجه نمی کنن تا دچار شکست عشقی نشم

چهارم اینکه باید فرض امیدواری رو توی مسئله لحاظ می کردم که ان شا ا... که این لاستیک زاپاس این بار کم باد نیست

پنجم اینکه فرایند تعویض لاستیک یک فرایند پیوسته و کانتینیوس هست و من در حین کار خسته نمیشم، با این فرض به خودم روحیه داده و به ادامه کار دلگرم می شدم

ششم اینکه ماشینمون یه جسم صلبه. یعنی اگه با لگد بزنی توی ماشین پای خودت درد میگیره و ماشین هیچ طوریش نمیشه. پس بهتره عاقل باشی و لگدت رو حروم نکنی

هفتمین فرض که از همه مهمتر بود فرض مستقل از زمان بودن فرایند تعویض لاستیک بود به این صورت که باید فرض می کردم که زمان تعویض لاستیک در کسری از ثانیه صورت می گیره و اون رو به صورت دلتای زمانی تعریف کنم تا بتونیم از مقدار گشتاوری که توی این مدت کوتاه 20 دقیقه ای ایجاد میشه صرف نظر کنم تا خدایی نکرده جک ماشین نشکنه

خلاصه این فرضیات رو در نظر گرفتم و شروع به کار کردم و بعد از 20 دقیقه مسئله با موفقیت حل شد و سازه مورد نظر مجددا به حالت تعادل استاتیکی خودش برگشت...

واقعا باید از استاد عزیزمون که ما رو ترم 2 از درس استاتیک انداخت و مجبور شدیم ترم بعد این درس رو به صورت عمیق مطالعه کنیم و به خوبی یادش بگیریم ممنون باشیم و الا اگر من نمی تونستم این فرضیات رو  انجام بدم چطور می تونستم لاستیک ماشین رو عوض کنم؟ واقعا خدا خیرش بده که من رو انداخت