اتفاق جالب!

اولین باری که یک نفر بهم گفت بچه کجایی به خیلی وقت پیش بر میگرده، ولی اولین باری که یک نفر بهم گفت شبیه کجایی ها هستم به 2، 3 سال پیش بر میگرده. اولین بار یادمه با علی و دوستش داشتیم مسیر چهار راه تا خونه رو پیاده می رفتیم که دوستش برگشت و به من گفت بچه کجایی؟ منم گفتم دزفول. و اونم با تعجب می گفت نه بابا ! قیافت بیشتر به بختیاری ها شبیهه !

یادم نمیاد که دومین بارش کی و کجا اتفاق افتاد ولی نفر دوم هم قویا اعتقاد داشت که من شبیه بختیاری ها هستم

ظاهرا این داستان توی اردبیل هم ول کن ما نیست. همین چند روز پیش بعد از کلاس بود که با بچه ها دور هم جمع شده بودیم و برای بار دوم قومیت همدیگه رو سوال می کردیم تا یادمون بمونه.

نوبت به من رسید و گفتم دزفولیم. اما نظرات متفاوت بچه ها در این زمینه:

1- پس باید عربی رو خوب بلد باشی

- جاااان؟!! دزفولیا که عرب نیستن ! عرب ها ساکن اهوازن. ربطی به شقیقه نداره اصلا


2- پس چرا سفیدی؟ جنوبیا که معمولا یا سبزه ان یا سیاه

- خوب من جنسم اورجیناله . ضد آفتاب سر خودم



3- نه بابا ! دزفول؟! بیشتر شبیه شمالیا هستی!

- شمااااااالی؟ دماغ به این قشنگی دارم. کجام شبیه شمالی هاست


4- شمالی چیه بابا ! شبیه کرداست! 

- کرد؟!!!!


- من نمی دونم جریان چیه ! یکی میگ شبیه بختیاری هایی، یکی میگه شمالی، یکی میگه کرد


- کی بهت گفته شبیه بختیاریایی؟ اشتباه می کنن بابا ! همون به شمالی ها شبیه تری

-

...


گذشت و گذشت تا امروز... تقریبا 1.5 ساعت پیش رفته بودم چهار راه تا برای ADSL ثبت نام کنم. برگشتنی تصمیم گرفتم پیاده تا خونه بیام یه هوایی بخورم. نزدیکای خونه که رسیدم از کنار دو تا پسر هم سن خودم رد شدم. بهشون توجهی نکردم. یه 10 متر که جلوتر رفتم احساس کردم دارن صدام می زنن...


- آقا ... برادر ...


برگشتم ببینم جریان چیه

یکیشون دوون دوون اومد طرف من...


- سلام آقا. می بخشید. شما بچه کجایی؟

- چطور مگه؟ بچه خوزستان

- آقا دستت درد نکنه

- واسه چی؟ مگه چی شده؟

- آقا من با دوستم شرط بندی کردیم که شما بچه کجایی

- سر چی شرط بندی کردین؟!

- سر یه ناهار

- حالا شما نظرت روی کجایی بودن من بود؟ دوستت چی؟

- آقا من به دوستم گفتم شما بچه اینجا نیستی. اون گفت چرا مال همینجاست

- پس شما بردی. مبارکه آقا نوش جون

- آقا دمت گرم لطف کردی


بله ! این بود ادامه ماجرای شباهت من به قومیت های دیگه ایرانی. باز خدا رو شکر از این امتحان آخر سربلند بیرون اومدم. چون اگه بر نمی گشتم و جواب سوال اینا رو نمی دادم اون پسر دومی همیشه این ابهام براش باقی می موند که من یکی از ترکای اردبیلم و خدا رو شاکرم که این ابهام در ذهنش باقی نموند

نظرات 6 + ارسال نظر
اکرم دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:01 ب.ظ

البته دزفولیا که اکثرا سفیدن
ولی من موندم یعنی از رو لهجه هم تشخیص نمیدن کجایی هستی؟لهجت که خیلی تابلوئه

صب کن بینم
مگه من لهجه دارم؟
دفعه اخرت باشه ها
من که لهجه ندارم وولک

خانوم معلم سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:16 ق.ظ

هوم
همیشه اولین سوالی که میپرسن اینه که عربی؟
منم شدیدا و عمیقا تکذیب می کنم که هیچ گونه ارتباطی با اعراب نداریم ما

اوهوم

خانوم معلم سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:17 ق.ظ

۱۰۰۰ تا اس ام اس خالی ؟
ار یو اکی ؟

همین کارا رو کردین دیگه ... :دی

۱۰۰۰ تا که نه خیلی بیشتر از این حرفا
چرا فقط به من میگی؟ مسعود هم میفرستاد

احسان سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:48 ق.ظ http://kajopich.blogfa.com

ووووووووهههههه
بچه دسفیلییی هسی؟!!!
معلومه!
سفیدوله هسی!

ویدا چهارشنبه 28 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:13 ب.ظ http://www.tota.blogfa.com

اصن شبیه کردا نیستی. ولی خیلی حیف شد.


شبیه کجاییام پس ؟
شما کردی مگه که میگی حیف شد؟

ویدا پنج‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:04 ق.ظ

اوی چه دردسری بوده این اینترنت ایرانسل.
پ.ن* در اینجا توی گذر تخمه مرغ را با دونه / با شونه / با کیلو میفروشن. احتمالا اونجا هم محله ای به اسم گذر هست.

پ.ن* من فهمیدم که همشهریای محترم عده ای شان( که تا حالا یک نفرشان شناسایی شده) کیلویی هم سوار تاکسی میکنند. ( راننده به خانومی که پیاده شد گفت هزار کیلو و 200 پول تاکسی میده. ) من فوری گفتم اگه کیلویی پول منو پس بده چون عددی نیستم من.


هدف مند کردن یارانه ها واسه همینه دیگه.
بعدا که تاکسی ها پولی شد اون خانومه 1 تنی متناسب با وزنش یارانه کرایه تاکسی می گیره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد