یادش به خیر


یادش به خیر، با تاریخ قمری که حساب کنی 5 سال پیش همین موقع یعنی روز عید قربان روز متفاوت تری نسبت به سال های قبل از اون بود، چون بابا و مامانم توی اون روز پیش ما نبودن و توی سفر حج بودن. شب قبلش که به اصطلاح شب بیرق زنان بود رو هیچ وقت یادم نمیره. شبی که هر بار فیلمش رو می بینم کلی به خودم می خندم. اون شب با هر بدبختی بود موفق شدیم با مامان و بابا تماس بگیریم (آخه خط ها خیلی اشغال بود) و عید رو بهشون تبریک بگیم.


توی اون شب بود که به اصرار و خواهش فراوان یکی از عمه هام و با کمک و مساعدت دو عمه دیگه ام دو تا دست من و داداشم رو گرفتن و به زور مجبورمون کردن که برقصیم و چه رقص خنده داری هم کردیم. یادش به خیر، عموی خدا بیامرزم هم توی اون شب کلی رقصید و توی همون فیلمی که دزفوله تصاویرش رو داریم. البته ناگفته نماند که همون شب بود که من پا به عرصه رقص گذاشتم و کم کم پیشرفت کردم. یعنی در واقع اون شب برای من سکوی پرتابی بود.


سال 84 عید قربان توی دی ماه قرار گرفته بود. فصل امتحانای ترم اول دانشگاهمون بود. برای اینکه ما تنها نباشیم اون یک ماهی که بابا و مامانم مکه بودن، عمه ام اومده بود پیشمون. به جز عمه ام، نوه یکی دیگه از عمه هام (مجید) که یک سال از خودم بزرگتره و برای تحصیل توی دانشگاه آزاد دزفول از اهواز به اینجا اومده بود هم پیشمون بود (آخه مجید توی دزفول پیش عمم زندگی می کرد تا اون رو هم از تنهایی در بیاره).

اون یک ماه زندگی با عمم و مجید و داداش هام توی یک خونه تجربه جالب و خاطره انگیزی بود که هیچ وقت فراموشش نمی کنم.


امسال هم برای تبریک عید قربان به مادرم زنگ زدم. فرقش این بود که امسال اون ها مکه نیستن و این منم که کلی از خونه دورم و به خاطر همین مسافت زیاد، در حالی که همه بچه های کلاس به خونه هاشون رفتن من اینجا موندم و دارم با تنهایی خودم سر می کنم.


البته خیلی هم تنها نیستم ! از دیروز بابام و دوستش و عموم اومدن اینجا پیشم!! سری پیش که اومده بابا و دوستش اومده بودن پیشم تقریبا یک ماه پیش بود ( همون دوشنبه تعطیلی توی مهرماه) که فرصت نشد ماجراهایی که داشتیم رو بنویسم. این بار حتما این کار رو می کنم تا بعدها برای خودمم که شده خاطره بشه.


عید قربان رو به همتون تبریک میگم مخصوصا اون هایی که الان پدر و مادرشون توی مکه هستند.

نظرات 3 + ارسال نظر
مینا چهارشنبه 26 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:49 ب.ظ

میدونم یکم واسه تبریک عید دیرشده!!! ولیییی بایراموون مووبارک(عید قربان رو بهتون تبریک میگم.)

ممنون
عید شما هم مبارک (بایراموون مووبارک)
فرقی نمی کنه
ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است

مینا چهارشنبه 26 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:50 ب.ظ

؟

؟

مینا پنج‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:32 ب.ظ

....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد