اسکیمو تی!

هیچ وقت تا حالا شده درباره اسکیموهایی که سالیان سال پیش توی قطب های جنوب و شمال زندگی می کردن فکر کنید؟ که با اون وضع یخ بندون و سرما چطوری زندگی می کردن؟ نه گازی, نه برقی. آبم که همش یخ زده بوده. حالا باز جای شکرش باقی بوده توی زمان زندگی بعضی از اونا دیگه آتیش کشف شده بوده و الا احتمالا همشون از سرما تلف می شدن. حالا فکر می کنید یه اسکیمو مثلا وقتی می خواسته یه چایی دم کنه چیکار باید می کرده؟! طبق تحقیقات من اولین تمدن های اسکیموها در حدود ۱۸۰۰۰ سال قبل شکل گرفته بوده. ولی روی این مسئله که اون موقع چایی هم کشف شده بوده یا نه بین علما اختلاف نظر هست.


برای دم کردن چایی (در صورت وجود) اول باید خانوم خونه یا آقای خونه یا بچه خونه می رفته بیرون از خونه یخیشون و یه مقدار یخ جمع می کرده میاورده. بعد این یخه رو میذاشتن رو آتیش تا آب بشه و بعد اگه تو اون زمان چایی کشف شده بوده یه چایی دم می کردن!


واقعا به بنده خداها سخت گذشته ها! فک کن! تو الان می خوای یه چایی بخوری راحت می تونی یه لیوان آب بذاری توی ماکروفر ۱ دقیقه بعد جوش میاد. یه لیپتون میندازی توش د برو که رفتیم. ولی اون بنده خدا ها چی؟!


دیروز اینجا برف شدیدی اومد. تقریبا 10 سانتیمتر برف رو زمین نشست. تا آخر شب هم با شدت زیاد برف میبارید. آخر شب ساعت 12:30 بود که مشغول جستجو برای تکلیف هفته پیش درس موتور بودم که باید امروز صبح سر کلاس ساعت 8 تحویل میدادیم. تو کل هفته یادم بود ولی انقدر بی خیالی طی کردم که موند واسه شب آخر. خلاصه بعد از پیدا کردن مطلب مورد نظر یه سری به حیاط زدم و دیدم که عجب برفی اومده!


ساعت تقریبا 1 بود و برف قطع شده بود! منم یه عکس از آسمون دیشب تو فیس بوک زده بودم. با میلاد داشتیم روی عکسه کامنت میدادیم و بحث کله پاچه بود که من نوشتم:

      می خوام به شیوه اسکیومها برف جمع کنم باهاش چایی دم کنم ببینم چه مزه میشه 


بعد به سرم زدم که چرا که نه! اولا که معلوم نیست دیگه تا اخر امسال از این برفا بیاد (که البته امشب داره دوباره میاد). بعدشم حال میده! ما هم که دزفولی هستیم و برف ندیده! تجربه جالبیه! بریم یه امتحانی بکنیم! کسی از فردای خودش خبر نداره. لا اقل اسکیمو تی نخورده از دنیا نریم


این شد که یه کاپشن پوشیدم و یه ظرف پلاستیکی هم دستم گرفتم و رفتم تو حیاط. کار ساعت 1 شب استارت خورد. از اونجایی که تقریبا 10 سانت برف اومده بود, برف های سطحی تمیز به نظر میومدن. منم تند تند با دست جمع می کردم و می ریختم توی ظرف. بعدم میومدم داخل و توی کتری که رو اجاق گاز بود خالی می کردم. چند بار اول حجم قابل ملاحظه ای آب توی کتری جمع نشد و اونجا بود که به تجربه اول در زمینه برف جمع کردن رسیدم! اینکه وقتی برف جمع می کنی باید فشارش بدی تا رو هم جمع بشه و بتونی برف بیشتری جابجا کنی.


تا ساعت 1:30 شب مشغول همین کار بودم. هی می رفتم برف جمع می کردم. این وسط شیرین کاریمم گل کرده بود.  ساخت ته چین برفی یکی از شیرین کاریهام بود!


خلاصه تا ساعت 1:30 با 7, 8 بار رفت و اومد تونستم یه بطری 1.5 لیتری و یه بطری نصفه آب جمع کنم.  و امروز 2 بار باهاش چایی دم کردم و خوردم و نتایج این کار اکسپریمنتالم به شرح زیر می باشد:

   


-    ما باید واقعا خدا رو شکر کنیم که توی قطب شما یا جنوب زندگی نمی کنیم. اونجا چایی دم کردن خیلی سخته.

-          مزه چایی برفی یا " اسکیمو تی " با چایی معمولی زیاد فرقی نداره

-          آب حاصل از برف زودتر به جوش میاد چون آب مقطره و املاح نداره

-          و نتیجه آخر اینکه آدم باید خیلی بیکار باشه که از خواب خودش بزنه و همچین کاری رو ساعت 1 شب انجام بده ولی!! ولی کاره خیلی باحالیه! پیشنهاد می کنم یه بار تجربه اش کنید.

 

اینم عکس هایی از کارهای دیشب و چایی امشب:


 


توصیه بهداشتی: خوردن این نوع چایی به همه توصیه نمیشه. میگن برف کثیفه نباید خورد. حالا من خوردم طوریم نشد. ولی شما اگر معدتون با میکروبای جدید ناسازگاره سعی کنید نخورید (مخصوصا اگر توی یه شهر با هوای آلوده زندگی می کنید)

 

نظرات 1 + ارسال نظر
فرناز سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:32 ب.ظ http://www.mochaleokhis.blogfa.com/

سلام خوبی؟
دلم واست تنگ شده بودحسابی البته به چشم خواهر برادری
خیلی از مطالب و اتفاقات عقب موندم
سعی میکنم همه رو بخونم
مثل اینکه این چند وقته آشپزیت هم حسابی بهتر شده

به به!
سلام
مرسی خوبم. تو چطوری؟
پس بالاخره اسفند ماه شد و به عرصه نت برگشتی!
خوشحالم کردی
بلههه!!
کجاشو دیدی حالا!
تازه جدیدا متواضع شدم دیگه زیاد عکس غذاهام رو نمیذارم اینجا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد