خونه تکونی



سنت خونه تکونی یکی از سنت هاییه که همه ساله قبل از نوروز توی خونه اکثر مردم انجام میشه و فقط زمان شروع و شدتش با هم فرق داره. بعضی ها خیلی زود شروع می کنن و خیلی سخت گیرانه عمل می کنن. بعضی ها هم کمی بیخیال تر هستند و دیرتر شروع به خونه تکونی می کنن. توی اینترنت داشتم می گشتم تا ببینم سنت این کار چیه. یه جایی نوشته بود که " بعد از ورود آریایی ها مراسم خانه تکانی بوجود آمد چون معتقد بودند که روح درگذشتگان در عید نوروز به خانه های خود بر می گردند و مهمان نوادگان می شوند. "


معمولا هر سال ماجراهایی از این ور و اون ور بهمون می رسه که فلانی در اثر خونه تکونی فلان بلا سرش اومد و فلان طور شد. نمونه اش یکی از دوستای مادرم بود که پارسال وقتی شوهرش قبول نکرده بود که بره روی چهارپایه و با آب و کف و جارو شیشه های نورگیر رو تمیز کنه، خودش رفته بود روی چهارپایه و موقعی که مشغول تمیز کردن بوده، متاسفانه چهارپایه از زیر پاش سر می خوره و پرت میشه روی زمین و کل بدنش کبود و سیاه میشه.


یه نمونه دیگه اش هم عمه خودم بود که باز وقتی به اصرار خودش روی چهارپایه رفته بود و با آب و کف به جون فکر می کنم پنکه سقفی افتاده بود، در اثر برق گرفتگی چند متری اون ورتر پرت شده بود که البته خدا رو شکر طوریش نشده بود.


این طور که مادرم توی تماس های تلفنیش با من می گفت، خونه تکونی توی خونه ما هم تقریبا از دو هفته پیش شروع شده بود و با تمیز شدن شیشه ها و دیوارها استارت خورده بود. سال های پیش که من توی این موقع سال خونه بودم، معمولا یکی دو تا از شیشه ها و پنکه های سقفی و تهویه آشپزخونه و چند تا گلیم سهم من بود. ولی خوب امسال توی شروع این کارها من اردبیل بودم و یه جورایی شانس آورده بودم. هر چند وقتی رسیدم دزفول مادرم گفت که گلیم ها و اون گلدون تزئینی بزرگ مثل هر سال سهم منه و باید توی روزهای آینده اون ها رو بشورم که ظاهرا امروز هم روز موعوده و باید آستین ها رو بالا بزنم.


یادم میاد موقعی که کوچیکتر بودم، مثلا دور و ور سال 1375 که تازه به این خونه اومده بودیم و من کلاس اول راهنمایی بودم همیشه دم عیدی کار شستن فرش و گلیم جزء وظایف من بود. البته اون موقع حتی فرش های دست باف رو هم خودمون می شستیم که واقعا کار سختی بود!! شستن گلیم کاری نداره ولی قالی و فرش دست باف و ماشینی شستنش و آبکشی کردنش واقعا سخته. میگید نه امتحان کنید.


ولی از اونجایی که من از بچگی اقتصادی بودم، اون موقع ها کار مجانی واسه کسی انجام نمیدادم و در ازای همین شستن قالی ها دستمزد می گرفتم و همین تشویقم میکرد تا قالی ها رو بشورم. یادمه برای شستن قالی ها بسته به اندازه قالی از 50 تومن تا 300 تومن دستمزد می گرفتم که با توجه به قیمت سکه توی اون زمان که ربع سکه 15 هزار تومن بود و الان که ربع سکه 105 هزار تومنه نتیجه می گیریم که به نرخ امروزی دستمزد من از 350 تومن تا 2100 تومن متغیر بوده که حالا می فهمم چه پول کمی بوده! الان که حاضر نیستم با 10 هزار تومن هم یکی از همون قالی ها رو دوباره بشورم و هم سرما بخورم و هم کمر درد بگیرم. ولی خوب امر مادر مطاع است و باید امروز دست به کار بشم!


خلاصه چیزی تا عید نمونده و این چند روز احتمالا از این کارها باید زیاد انجام بدم.

خونه تکونی خونه شما از کی شروع شده؟! شما چی؟! شما توی کارها کمک می کنید یا فقط مهندس ناظر هستید؟!


پ.ن: اون نقاشی اول مطلب ربطی به این پست نداشت. نکته اش اینه که موبایل های امروزی واقعا پیشرفت کردن خداییش. چه حالی میده بتونی روی موبایلت با قلم همچین نقاشی بکشی. کی فکرش رو میکرد یه روزی موبایل ها تا این حد پیشرفت کنن . به به

البته این رو با موبایل من نمیشه کشید. با موبایل مامانم کشیدم.

 

نظرات 1 + ارسال نظر
فرناز سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:14 ب.ظ http://www.mochaleokhis.blogfa.com/

یکی بیاد به دردسر و حادثه و تلفات خونه منو تمیز کنه
کسی نبود؟؟؟؟؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد