آره خوب... می دونی...

آره خوب

حتما تا الان به دست فراموشی سپرده شدم من

اصلا دیگه تایپ کردن هم از یادم رفته

۳ ماهی میشه به وبلاگم سر نزدم فکر کنم

۲۳ تیر آخرین پستم بود و بعدش دیگه نیومدم

تابستون پر ماجرایی بود

دو هفته شب و روز روی پروژه درس مبدل های حرارتی کار می کردم

۲ با مسافرت به تهران و شمال داشتم

۱ کار آموزی خنده دار و باحال ۲ ساعته که توی گواهی کار آموزیم ۱۳۶ ساعت رد شده

چندین بار خرابی ماشین و صبح و بعد از ظهرهایی که توی تعمیرگاه ها سپری شد

شغل یکی دو هفته ایه من که شده بودم راننده اختصاصی بابا بزرگم

و از همه مهمتر درس خوندن برای کنکور ارشد امسال


آره دیگه

می دونی

من که ترم آخرم و فقط ۶ واحد دارم

پروژّه تخصصی + درس سیستم های انتقال آب

واسه همین تقریبا از وسطای تابستون مشغول درس خوندنم و تقریبا از آخرای تابستون با رفیق شفیقم ( اینترنت ای دی اس ال رو عرض می کنم ) موقتا خداحافظی کردم تا سر فرصت بیام و تلافیش رو در بیارم


حالا هم نه که شما خیلی نگران من بودید و جویای حالم می شدید گفتم بیام از نگرانی درتون بیارم و تجدید بیعتی باهاتون بکنم و ایشالا بعد از کنکور مثل گذشته به عرصه شریف وبلاگ نویسی بر گردم


پس تا بهمن ماه بدرور...

مواظب خودتون باشیدا