هم خونه ای

اصولا داشتن هم خونه ای زندگی آدم رو دگرگون می کنه. توی این تقریبا یک ماهی که اینجا بودم و با مهران هم خونه ای بودم, خیلی چیزها نسبت به پارسال فرق کرده.


البته خدا رو شکر, تا اینجای کار خوب پیش رفته و نه تنها مشکلی با هم نداشتیم, بلکه خیلی هم از داشتن چنین هم خونه ای راضی هستم و خوشحالم که هم خونه ای شدیم. درسته یکم آزادی آدم کمتر میشه و باید به حقوق هم خونه ایت احترام بذاری, ولی در کل به نظرم خوبه که آدم چنین شرایطی رو هم تجربه کنه و حداقل بتونه خودش متوجه این بشه که چقدر می تونه توی زندگی با دیگران و شرایط مختلف سازش پذیر باشه.


می تونم بگم داشتن هم خونه ای، هم یه سری مزایا داره و هم یه سری معایب!

البته اصلی ترین مشکلات معمولا به اختلاف سلیقه بر میگرده. اختلاف سلیقه ما بیشتر روی این موارد بوده:

1.       متاسفانه مهران هم مثل بقیه دوستای نزدیکم از موسیقی ترنس خوشش نمیاد و این برای منی که تا پارسال حداقل روزی 8 ساعت آهنگ ترنس گوش میدادم یه معضل بزرگ محسوب میشه. حالا موسیقی گوش دادن من سهمیه بندی شده و باید بقیه روز با هدفون آهنگ گوش بدم که قطعا مشکلاتی از جمله گوش درد رو به همراه داره!

2.       مشکل دوم، اختلاف ساعت خواب من و مهرانه و تفاوت توی سنگین و سبک بودن خوابمون! مهران عادت داره ظهرها بخوابه و من کلا اهل خوابیدن ظهر نیستم! خواب مهران فوق العاده سبکه و خواب من سنگین. پس وقتایی که اون خوابه و من بیدار، باید خیلی آروم و بی سر و صدا باشم تا مزاحم خواب اون هم نشم! (هدفون+گوش درد)

3.       یکی از مشکلات دیگه اینه که مهران کلا با فلفل میونه ای نداره و من عاشق فلفلم. از اون طرف اون غذا رو پر نمک می خوره و من کم نمک! یعنی بساطی داریم سر غذا پختن! ناچارا باید ادویه رو آخر سر روی بشقاب خودمون اضافه کنیم که قطعا طعم غذا اون جوری که باید خوب نمیشه. و کلا آشپز که دو تا شد، قطعا یه نفرشون از آشپزی فاصله میگیره و چون منم نمی خواستم خیلی ذائقه خودم رو به مهران تحمیل کنم، واسه همین معمولا مهران آشپزی می کنه. نتیجه اخلاقیش هم این شد که هفته پیش که روز جمعه مهران خونه نبود، سیب زمینی هام سوختن و برنجم هم خراب شد. تمرین نداشته باشی همین میشه دیگه!

4.       مشکل بعدی، شامه خیلی قوی مهرانه!! مشکل ما با شامه مهران از اینجا شروع شد که بالشت های من جنسشون از پره و ظاهرا مهران از فاصله 5 متری می تونه بوی پر رو تشخیص بده و خیلی هم آزارش میده. بعد از بحث های بسیار روی محل قرار گرفتن بالشت های من، بالاخره با 1 رای موافق و 1 مخالف، بالشت ها به خارج از اتاق خواب منتقل شدن. البته خدا خودش جواب مهران رو داد. بالشت و پتوش رو داده بود خشک شویی، دیشب تحویلشون گرفتیم. روم به دیوار، انگار چ.س.ی.د.ن توی بالشت و پتوش (البته با قدرت ماندگاری فوق العاده بالا). اصلا یــــــک بویی میدن افتضاح!! حالا دور برگشته و من بهش گیر میدم.

 

خوب دیگه انقدر از معایب نگیم. مزایای هم خونه ای هم تا حالا به شرح زیر بوده:

-          وقتی هم خونه ایت هم کلاسیت و هم رشته ایت باشه و یکم با مسئولیت، توی درس خوندن هلت میده و باعث میشه به درست بیشتر توجه کنی. وقتی با تو برای خوندن واسه کنکور دکتری هم هم عقیده باشه دیگه بهتر از این نمیشه! به اصرار مهران بود که رفتیم کلاس زبان و الان هم خیلی خوشحالم که داریم میریم کلاس و دارم دوباره به دوران اوجم توی کلاس زبان بر میگردم!!

-          یکی دیگه از مزایای هم خونه ای اینه که معمولا وقتی تو بیحالی اون حال داره و سرحالت می کنه. وقتی اون حال نداره تو همین کار رو می کنی! حالا یا با بیرون رفتن، یا صحبت کردن یا بازی کردن یا ...

-          از مزایای دیگه هم خونه ای هم تقسیم کارهاست. همه جور کار، از شستن و پختن و خرید گرفته تا کارهای فنی و غیر فنی

 

خلاصه اینکه از نظر من داشتن هم خونه ای می تونه هم خوب باشه هم بد. اگر به لحاظ سلیقه و عقیده و اخلاق به هم بخورین، داشتن هم خونه ای خوبه و اگر اختلاف نظر و سلیقه زیاد باشه، قطعا داشتن هم خونه ای مساویه با لحظه لحظه عذاب! که خدا رو شکر برای من مورد اولش بوده و امیدوارم همین طوری هم پیش بره.

نظرات 25 + ارسال نظر
آرام جان پنج‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:31 ب.ظ http://aram-jan.blogfa.com

سلام
مرسی از اینکه اومدی!
فکر کنم یه جورایی داری تمیرن زندگی مشترک میکنی چون چیزایی که میگی بین من و شوشو هم پیش میاد و عموما شوشو گند میزنه به غذای من!!!!!!!!!!
مامانتم روش خوبی داره واسه مارمولک کشتن ها!
اما خوب اگه من توی اون وضعیت گلاب بروییت نبودم خودم با یه دمپایی کلک سوسکه رو میکندم!
تازشم ما اون شب کلی تا رو مار زدیم دستشویی رو اما هنوز که هنوزه جنازه سوسکه پیدا نشده از یابنده تقاضای خاکسپاری داریم
ولی کلا سلیقه های شما و آقا مهران کلا عکس هم است ها! یکی خوابش سنگین یکی سبک. یکی شور دوست داره یکی پر فلفل(که در اینجا مثل شوشوی ما میمانی که بالاخره منو فلفل دوست کرد با این ذایقه اش) یکی اصلا نمیدونه شامه چیه یکی شامه قویه!
ولی خوبه
من خیلی دلم میخواست تجربه همچین چیزی داشتم حیف که دیگه نمیشه

آره سلیقه هامون متفاوته. ولی خوب دارم سعی می کنم با شرایط کنار بیام و زیاد سخت نگیرم. یکم کمتر فلفل خوردن تا حالا کسی رو نکشته

من که دل سوسک و مارمولک و ... کشتن ندارم. خیلی چندش آوره

یکی پنج‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:30 ب.ظ

تو زندگی مشترکتم می خوای اینقد کوتاه بیای؟؟؟ بابا یه خودی نشون بده...یه بار که هم خونه ایت خوابه ولوم آهنگ خوشکلتو تا آخر باز کن تا حساب کار بیاد دستش


نه خوب. بحث همیشه کوتاه اومدن نیست. ترجیح میدم به جای اینکه شرایط کاملا به وفق مراد من باشه یکم دست پایین رو بگیرم و بذارم دوستم احساس راحتی بیشتری کنه
ولی باشه یه بار این کارو می کنم یکم بخندیم

آرام جان جمعه 29 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:03 ق.ظ http://aram-jan.blogfa.com

یه دوست برام لوگو ساخته!
ببین دوست داری بزاریش توی وبلاگت!

سلام. باشه

علی جمعه 29 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:14 ب.ظ

احسان جون تو با هر کسی می تونی هماهنگ بشی. چون خیلی باحالی جیگر

چاکرتیم داش علی
تو لطف داری
باحالی از خودته
ما با هم هماهنگیم پسر، شوخی نیستش

دخترک یکشنبه 1 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 07:47 ق.ظ

آخی!! یاد هم اتاقیه دوران دانشجوییم افتادم... ما هم یه عالمه تفاهم و یه عالمه عدم تفاهم داشتیم اما خوش بودیم با هم.
به پای هم دکتری بگیرین

عجب!
ممنون
انشاالله کارشناسی ارشد و دکتری شما

فرانک دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:51 ب.ظ http://onlystarlove.blogfa.com/

اخی .آفرین تو پسر خوبی هستی حتما توی زندگی مشترکت موفق میشی طرف مقابلتم درکت خواهد کرد ان شاءاله احسان داری تمرین میکنی زندگی مشترک رو نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینا همش خاطرس .امیدوارم همیشه خاطره های خوبی داشته باشی

ممنون لطف داری
آره دیگه داریم تمرین می کنیم
مرسی

علی چهارشنبه 4 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:30 ق.ظ

احسان یهویی هوس تمرین زندگی مشترک نکنی ها! پسر اینجا سوئد نیست ها!


چشم داش علی
حواسم هست

یکی چهارشنبه 4 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:13 ب.ظ

میگم یه چیزی، میشه یه خورده شفاف سازی کنی کارای غیر فنی یعنی چه جور کارایی دقیقا؟؟؟

کارهای غیر فنی یعنی مثلا بهش میگی فلان چیز رو برام بیار. فلان چیز رو بردار از اینجا

آرام جان پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:17 ق.ظ http://aram-jan.blogfa.com

دلم برای نوشته هات تنگ شده بود!
دوباره اومدم خوندمشون!
بازم میگم خوش به حالت چه دوران خوبی رو داری سپری میکنی


مرسی
امیدوارم خوب بمونه

آرام جان پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 07:30 ق.ظ http://aram-jan.blogfa.com

واییییییییییییی
میسی
تازه دیدم لوگومو گذاشتی

خواهش ایلیرم

فرانک جمعه 6 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:48 ب.ظ http://onlystarlove.blogfa.com/

چرا ناراحتی؟

مریم دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:56 ق.ظ

سلالم. مبارکه ارام جانت باشه. پنج ساله با همین!!!!!!!!!!!!!!!
خوشتون باشه

مسعود دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 07:18 ب.ظ http://alichap.blogfa.com

یه جلسه کامل بذار واس هم اتاقی ات که در جریان باشه که اون کیک توی فریزر مال منه !


بهش گفتم. نگران نباش

آرام جان دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:52 ب.ظ http://aram-jan.blogfa.com

سلام
خوبی؟
با درسا چه میکنی؟
من بروزم!

سلام. مرسی
مشغولیم. می خونیم
باشه. سر می زنم

صبا پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:33 ب.ظ

سلام خوبی؟
مثه اینکه دیر رسیدم و آخرین نفرم.
وای موسیقی ترنس اونم باهدفون! کمتر گوش دادن بهتر از گوش درد نیست؟ گوش دردخیلی درد بدیها
منم عاشق تندیم ولی چون مامانم تندی نمیتونه بخوره غذامو با سس تند میخورم بهتر از اینه که ادویه بریزی امتحان کن ببین جواب میده یانه
ولی درکل هم خونه داشتنم واسه خودش صفایی داره ها ایشالا همیشه باهم خوب باشین وخاطره های شیرینی داشته باشین

سلام. خوبم مرسی
آخ خیلی موسیقی ترنس دوست دارم
با گوش دادنش انرژی میگیرم. گوش ندم بیحال میشم
سس تند هم اگر باشه می خورم
ولی اینجا سس تند مورد علاقم و نمی فروشن
حالا سفارش دادم سری بعدی بابام میاد بیاره برام

مرسی.

آرام جان جمعه 13 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:12 ق.ظ http://aram-jan.blogfa.com

سلام!
خوبی؟
غرض احوال پرسی بود!

سلام
خوبم
مرسی
تو چطوری؟
لطف کردی. ممنون

آرام جان جمعه 20 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:03 ب.ظ http://aram-jan.blogfa.com

سلام
خوبی؟
کم پیدایی آقا احسان!
خوش باشی
ترم خوبی داشته باشین!

سلام. مرسی خوبم. تو چطوری؟
این چند وقته یکم گرفتار بودم. فرصت نداشتم بنویسم و به دوستان سر بزنم. شرمنده دیگه

آرام جان یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:29 ق.ظ http://aram-jan.blogfa.com

سلام!
صبحت بخیر!
روز خوبی داشته باشی!

سلام. صبح شما هم به خیر.
همچنین

فرانک چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:32 ب.ظ http://onlystarlove.blogfa.com/

چطوری؟خوش میگذره؟چقدر تونستی عادت کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوبم مرسی
ای بد نمیگذره
ای عادت کردم تا حدودی

سانی جمعه 27 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:35 ق.ظ http://www.sani68.blogsky.com

چقدر شادی توووو...
ایول مطالبت عالیه...
موفق باشی


قربون شما

یکی جمعه 27 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:45 ب.ظ

بلی،ملتفت شدیم و آسوده خیال اجازه داری باهاش زندگی کنی

ممناااان

آرام جان سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:30 ب.ظ http://aram-jan.blogfa.com

سلام!
خوبی؟
سخت مشغول خوندن برای دکترایی میدونم!
مزاحمت نمیشم!!!!!!!!
دلم واسه نظراتت تنگ شده!
هر وقت حال داشتی. وقت داشتی یا توی یکی از زنگ تفریحایی که بین درست میزاری بیا یه سر بزن!

سلام. مرسی خوبم. تو چطوری؟ چشم حتما سر میزنم.

صبا یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:51 ب.ظ

سلام خوبی؟
فقط اومدم یه سری بزنم و احوالی بپرسم
موفق باشی همییییییشه

سلام. مرسی خوبم. شما چطورِی؟
ممنونم. همچنین

آرام جان سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:21 ق.ظ http://aram-jan.blogfa.com

سلام!
خوبی؟
صبحت بخیر
من باز هم بروزم!
امیدوارم روزگار به کامنت باشه!

سلام. مرسی خوبم. تو چطوری؟
ظهرت به خیر
چشم. حتما سر می زنم
ممنون

دخترک چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:34 ق.ظ http://yadam-hast.blogfa.com

ای بابا!
یه خواننده ی ثابت داشتیم اونم پرید...
کجایی؟

همین امروز آپ می کنم میگم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد