رانندگی به روش حدس و خطا با تقریب مرتبه چهارم رونگ کوتا!!

با توجه به رشد روز افزون علوم مختلف به خصوص ریاضیاتُ بشر همواره به دنبال راه هایی برای حل ساده تر مسائل علمی و عملی و کم کردن خطاهای محاسباتیه که در این راستا ما هم یه درسی به اسم محاسبات عددی داشتیم که خیلی درس باحالیه و استادش هم خیلی آدم باحالیه...(حالا خیلی هم باحال نیست ولی خوب...)

خلاصه می گفتم

من وظیفه خودم دونستم که یه آگاه سازی برای شما در این زمینه انجام بدم و شما رو با روش های حل عددی آشنا کنم...

رانندگی به شیوه حدس و خطا:

از اونجایی که مهندسان شهرسازی در دزفول بسیار کارکشته هستند و از علوم بسیار مدرن روز در طراحی و ساخت شهر قشنگمون استفاده می کننُ منطقه های جدید دزفول اصلا یه چیز دیگس. همچین حالی به حولی میشی وقتی میری توشون. میگی اااه پسر... چه مهندسی دقیقیُ چه ظرافتیُ چه مهارتی و خلاصه چه ... ای

از قضا دیروز قرار بود برم دم خونه یه بنده خدایی که خونشون تو یکی از همین مناطق قشنگ به نام فرهنگ شهر بود.

آدرس از این قرار بود:

فرهنگ ۲۰ شرقی تقاطع هنر ۹ به بن بست که رسیدی همون طوری ادامه بده پلاک... درب کرمی دیوار گرانیت (آخه ... ولات به بن بست که رسیدم چی رو ادامه بدم؟؟!!!)

نکته: «بن بست های دزفول در مواقع مورد نیاز باز می شوند و بطور خودکار بسته می شوند...»

ماشین رو گلنیدم وندم راه(این تیکش زبان اصلی بود!) رسیدم به اول فرهنگ شهر و با دقت خیابون ها رو چک می کردم که اشتباهی نرم...

فرهنگ ۱

فرهنگ ۲

۳و ۴و ۵و ...

فرهنگ ۱۸و ۱۹و ۲۱!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پس ۲۰ چی شد؟؟!!!

دنده عقب گرفتم آروم آروم اومدم ببینم کی ۲۰ رو جا گذاشتم!!

رسیدم به ۱۹ و خبری از ۲۰ نبود!!

آخه اچه؟؟!!

مگر ممکنه؟

یعنی میگی یادشون رفته فرهنگ ۲۰ رو بسازن؟؟!

مگه ممکنه؟

رفتم تو فرهنگ ۲۱ به دنبال پلاکی که داشتم گشتم گفتم شاید اون نزدیکی ها باشه پیداش کنم... ولی خبری نبود

همین جوری دور خودم دور می خوردم تو کوچه پس کوچه ها شاید پلاکش رو پیدا کنم... لامسب انگار از شانس خوب من همه خونه ها اونجا دربشون کرمی بود...!!!

خلاصه رفتم و رفتم و برگشتم و برگشتم

یه مرده رو دیدم داشت قبض آب و برق میداد دم خونه ها

ازش سوال کردم

گفت: اینجا رو می بینی؟ برو از اون خیابون پهنه هر وقت رسیدی به بیابون همون طرفاس. گفت می خوای بیام باهات؟؟ گفتم: نه قربون مرامت خودم میرم. میخوام با من بیای بیابون چیکار؟؟!! گفتم می دونم کجا رو میگی...‌(الکی)

بازم رفتم و رفتم

 چند تا بچه دیدم فوتبال بازی می کردن

ازشون پرسیدم کجا باید برم؟؟

اونا راهنماییم کردن که فرهنگ ۲۰ با تقاطع هنر از کولاست (کدوم وره)

خلاصه رفتم تا هنر ۹ رو پیدا کردم

با سرعت وارد خیابون شدم دیدم روبروم دیواره!!!!

دیوار رو دور زدم رسیدم به بقیه خیابون!!!

خلاصه خستتون نکنم با هر مصیبتی بود این خونه رو پیدا کردم و کارم رو انجام دادم...

درس اخلاقی که گرفتم این بود که هیچ وقت به اسم خیابون توجه نکنم. چشمامو ببندم و با حدس و خطا آدرس رو پیدا کنم!!

پ.ن: هر کسی بتونه ربط موضوع این پست به متنش رو بگه یه جایزه خوب میگیره!!

 

 

آقا لطف کن صداشو کم کن!!

واقعا خنده دار بود

یه نمایشگاه کامپیوتر گذاشتن تو دزفول

چند روزی میشه افتتاح شده

با علی رفتیم یه سری زدیم...

خیلی ضایه بود

ولی 2 چیز جالب داشت

اول اینکه یه غرفش غرفه اسپیکر بود

طرف اسپیکرهای خفن کیفیت بالا با آمپلیفایر 400 هزرا تومنی آورده بود که ملت حال کنن بخرن این وسط هی گوینده سالن می گفت آقا صداشو کم کن

من روده نمونده بود برام

آخه ... ولات مثلا غرفه اسپیکره هی میگی صداشو کم کن!!!

و اما نکته دوم:

تازگیا اینترنت ADSL تو دزفول داره رونق میگیره

یه غرفه داشت  که یکی از آی اس پی های جدید اومده بود اونجا برای تبلیغ یه کامپیوتر با اینترنت سرعت بالا بصورت رایگان گذاشته بود ملت استفاده کنن

منم فرصت رو مغتنم شمردم دویدم پشت سیستم

گفتم میشه دانلود کنم ببینم سرعتش چطوره؟

گفت خواهش می کنم بفرما

2 نفر بودن

یکیشون یول بود یکیشون 7 خط

خلاصه فایل رو گذاشتم برای دانلود

یه فایل 92 مگابایتی

پارت آخر فیلم اره 4 بود که یک ماهه درگیر دانلودشم

تا حالا 500 مگابایتشو دانلود کردم

این 92 مگ اخرش بود

به یوله گفتم: تا کی هستین؟

گفت تا 9.5

گفتم پس بی زحمت بذارین این فایل دانلود شده من میام میبرمش

اون بیچاره گفت بزارش تو دانلود منیجر زودتر دانلود شه

منم گذاشتم

خوشحال و شنگول و مسرور و مشعوف داشتم می رفتم یه چرخی بزنم که اون 7خطه کچل گفت آقا این رو ببند سرعت رو آوردی پایین!!

منم هر چی سعی کردم با نگاه معصومانه مانع این کار بشم فایده نداشت

انگار طرف زورش اومد دید دارم 92 مگ دانلود می کنم!!

خلاصه هیچی دیگه

رفتیم خونه...

ها راستی...

یه پسره شاسکول اومد اونجا رفت تو وبلاگش

خدا چقدر خنده دار بود

به آمار وبلاگش نگاه کرد دید 2 نفر آنلاین تو وبلاگشه

گفت ااااااااااااااااه

چقدر وبلاگم محبوبه

حالا جالبه یکی از این دو نفر خودش بود...

 

پ.ن: حالا من خرخونم یا شماها؟

پ.ن: سعی می کنم از این به بعد همین پست ها رو تو یاهو ۳۶۰ هم بزارم اونجا هم رونقی بگیره. اگه این کاره این بیاین به اون ور هم رونق بدیم. هر کی پیج داره بگه...

 

امضا بی امضا. مزاحم نشین!!

ای داد بیداد

بالاخره منهم معروف شدم

بله درست شنیدین

چند روز پیش مجله گروه مکانیک دانشگاهمون چاپ شد و من توش یه مقاله داد در باره کاویتاسیون که خیلی خوبه و قشنگ و با معنی و زیبا و شکیل و مردم پسند و ... است.

حالا لطفا صف بگیرین دم در یکی یکی بیاین تو تبریک بگین بعدشم برین

پ.ن: از همه دوستانی که ایرانسل دارن دعوت می کنم شمارشون رو به من بدن من طرح قرمز دارم با هم اس ام اس بازی کنیم