در جستجوی خوشبختی

از اونجایی که من و مسعود توی دانشگاه از همه نظر از همه بچه های دانشگاه یک قدم بزرگ جلو هستیم

چه از نظر درس خونی که شاگردهای اول و دوم دانشگاه هستیم

و البته از بس که ما سر به زیر هستیم هیچ وقت این رو نگفته بودیم

و حتی حالا هم که اداره آموزش در به در دنبال ما میگرده تا بهمون هدیه بده و ما به خاطر تواضع و فروتنی خودمون رو متوالی (خودم می دونم اشتباه نوشتم، به تو چی) کردیم، گرفته

و چه از نظر خوشتیپی که شرح مانکن شدن ما رو هم قبلا گفته بودم براتون،

چه از لحاظ مو قشنگ بودن و دیگه جونم براتون بگه خدای دانلود و کل کل و ترفند های اینترنتی و هک شبکه بودن بگیر بیاااااااااا تا همین جا. بسه. وایسا همینجا. یه قدم جلوتر بیای به جان خودم یکی می خوابونم تو صورتت.

خلاصه تصمیم بر این شد که

ادامه مطلب ...

م بیم بیم

یاد دبیرستان و راهنمایی به خیر!
یه مبحثی بود به اسم ب میم میم که معنیش می شد بزرگترین مقسوم علیه مشترک
طی سال های اخیر این مبحث دچار تغییراتی شد که امروزه به شکل جدیدی تحت عنوان م بیم بیم در اومده. حالا اگه گفتید یعنی چی ؟!
عمرا حدس بزنید !
م بیم بیم : یعنی من و باغچه و بابام
حتما تبلیغ من و مامان و امرسان رو دیدید؟!
یه دختره برای بار اول داره با کمک مامانش ژله درست می کنه
حالا حکایت منه و بابام که  ادامه مطلب ...

و این گونه بود که به مسابقات جهانی اعزام شدیم!

یک روز در خانه نشسته بودم 
و داشتم توی نت چرخ می زدم طبق معمول
مسنجر هم بالا بود ولی کسی نبود باهاش چت کنم
یه نفر آن شد
می دونین کی بود؟!
عمرا نتونین حدس بزنین!
رییس شبکه اف تی وی بود! Micheal رو میگم
گفتم سلام مایکل. چطوریه؟! خوبیه؟! سلامتیه؟!
خلاصه کلی احوال پرسی و این صحبتا رد و بدل شد
گفت احسان
گفتم بله مایکل جون؟! اجازه بده یه امضا ازت بگیرم. گفت باشه
بعد یه BuZZ!!! زد. گفتم ها چته ... ولات ؟!
گفت یه درخواست دارم ازت. می دونم خیلی سرت شلوغه و فرصت نداری ولی بیا و در حقم برادری کن ادامه مطلب ...