بازگشت طوفانی!

سلام به همه دوستان عزیزی که در این مدت غیبت صغری با حمایت های خودشون به من برای درس خوندن روحیه می دادن

امروز امتحان میان ترم دوم رو دادم

مکانیک سیالات 2

خوشبختانه خوب دادم...

واقعا شرمنده همتون هستم...

در اثر کهولت سن الان یادم نمیاد جواب کدوم کامنت هاتون رو دادم و کدوماش رو ندادم

فلهذا از اول تا آخر شروع می کنم:

سپیده:

ممنون از کامنتی که 24 آبان داده بودی :دی

یه غلط املایی داشتی(بهت=ابهت)، می تونی چک کنی.

دیگه تکرار نشه

وگرنه مورد اشد مجازات قرار می گیری

راستی امتحانای میان ترم ما معمولا از 6 نمرن. من چجوری بیشتر از 10 بگیرم؟ :دی

آرام جان:

4 تا کامنت سهم شما بود.

ممنون از آرزوی موفقیتت...

از اینکه با نسرین هم به توافق رسیدین خوشحالم

راستی اون کامنتی که نوشته بودی به وبلاگ همکلاسیت سر زدم متوجه نشدم منظورت با کیه!!؟؟

نسرین (نازپری) {پارادوکس}!!!

آخرش تو کدوم یکی از اینایی؟؟

هر وقت به نتیجه قطعی رسیدی خبرم کن

3 تا کامنت با اسم نازپری و 6 تا با اسم نسرین

ممنون که دعا می کنی امتحانام رو خوب بدم

منم دعا می کنم همتون عاقبت به خیر بشین و شوهرای خوب نصیبتون بشه...!!

هر چی خدا بخواد...

در مورد سوالی که پرسیده بودی:

این یک کد جاواست که می تونی تو قسمت ویرایش قالب وبلاگت قرار بدی

الان کدش رو ندارم

ولی اگه تو گوگل سرچ کنی: (کدهای خفن جاوا) یه سایت پیدا می کنه که همه جور کد جاوا توش هست. اگه نتونستی انجام بدی بگو تا بیستر راهنماییت کنم

در مورد چت هم قبلا که بهت گفتم

من از این جور سایتا خوشم نمیاد و فقط با یاهو مسنجر چت می کنم

اگه دوست داری یه وقت بگو با یاهو بیا بالا...

شمیم:

شطوری تو؟

راستی نمی دونم گفتم بهت یا نه

قالب وبلاگت خوب شده!!

فرناز:

من خرخون نییییییییییییسسسسسسستم...!!!

وقتی توی یه کلاس بشینی که 5 تا بچه خرخون خفن توش باشه اون وقت امتحانشون رو 100 بگیرن خوب دیگه استاد دلش به رحم نمیاد به ما بیچاره ها نمره بده...!!!

خوب برای عوض کردن جو، یه خاطره ول کنم از خودم:

اههممم

خیلی جالبه

می دونی چی؟

یه وقتایی یه حرفی میزنه آدم که اصلا منظورش یه چیز دیگست ولی طرف مقابل یه برداشت دیگه از اون حرف می کنه. براتون پیش اومده؟ جالبه که طرف طوری برداشت می کنه که فکر می کنه داری بهش لطف می کنی در صورتی که اصلا هم قصد لطف کردن نداشتی!!

چند روز پیش یکی از دوستام نیومده بود دانشگاه. بهم پیامک داد گفت از فلانی برام سوالای ترمودینامیک رو بگیر. منم گفتم باشه

سوالا رو گرفتم. بعد از ظهر دیدم نیومده ببرتشون

بش اس ام اس دادم: سلام. من این سوالایی رو که از امید می خواستی بگیری برات گرفتم. هر موقع خواستم برم بیرون میدمشون به خونه که بهت بدن. (این دقیقا عین متن اس ام اسی بود که من زدم)

30 ثانیه نشده بود جوابش اومد: نه نه اصلا. اگه آوردیشون، به خونه میگم در رو از روت باز نکنن. خودم میام می برمشون.

!!!

چند لحظه فکر کردم...؟؟

یعنی چی؟

منظورش چیه؟

شاید من ظهر ماست خوردم کودن شدم؟؟!!

من با پنیر هم که میونه ای ندارم!

شاید دوستم پنیر دوست داره؟

من که نمی خواستم براش ببرم..!!؟؟

ظاهرا 2 هزاری دوستم خیلی کج بود!!

حالا من 3 راه داشتم:

1)     ضایع کنم طرف رو بهش بگم حالا کی خواست برات بیارتشون؟؟!! یه ... هم ضمیمه اس ام اس کنم

2)     هیچی نگم بزارم خودش بیاد ببرتشون یه منت هم بزارم سرش که می خواستم برات بیارم خوب!!

3)     تیریپ پترس فداکاری بیام و وردارم برگه ها رو ببرم در خونشون

حالا خدایی اگه شما بودین چیکار می کردین؟

من گزینه 2 رو انتخاب کردم :دی